وی میگوید: «دولت آقای روحانی، تا امروز در مسیر اصلی و آنچه به عنوان درمان اصلی بیماری در حد نظریه و اطلاعرسانی و تعریف و توضیح بیماری بوده، عمل کرده اما هنوز گام عملی و جدی برای درمان ریشهای و عمقی برداشته نشده است.»
با این حال جلالپور سه مسیری را که دولت یازدهم طی کرده مناسب ارزیابی میکند و میگوید: «اول مسیر تعامل با دنیا و باز شدن راههای ارتباط با دیگر کشورها بود. مساله دوم کنترل تورم بوده است. زمینه سوم، آرامشی بود که اقتصاد ما نیاز داشت. تصمیمهای مقطعی و خلقالساعه و روزمره و مکرری که پشت سرهم گرفته میشد دیگر تکرار نشود که در این زمینه هم دولت آقای روحانی موفق عمل کرد و عملاً شرایط را به سمت و سوی آرامش، ثبات و کنترل تورم و فضای آماده خروج از رکود برد.»
پس از این، رئیس اتاق بازرگانی ایران تصریح میکند: «در کل اگر من بخواهم عملکرد دولت را در مسائل روزمره اقتصاد ایران طی سه سال اخیر ارزیابی کنم میگویم که عملکرد خوبی بوده اما آنچه باید برای حل ریشهای بیماری اصلی اقتصاد ایران انجام میشد انجام نشده و جراحی کاملی که باید روی این اقتصاد انجام میشد تا اقتصاد ما به عنوان یک اقتصاد متکی به نفت دیگر نباشد، نشده است.»
وی همچنین انتقادهایی را درباره خصوصیسازی و رقابتی شدن اقتصاد مطرح میکند و متذکر میشود: «مهمترین اصلی که من بخواهم به آن اشاره کنم این است که دولت اقتصاد را زمین بگذارد و به دست مردم بدهد و خود مردم را با اقتصاد درگیر کند و نهایتاً موانع کسبوکار و مسائلی را که توسط خود دولت در این سالها در اقتصاد به وجود آمده است رفع کند.»
به گزارش اقتصادنیوز، خلاصهای از گفتوگوی هفتهنامه تجارتفردا(شماره 178) با جلالپور را در زیر میخوانید:
*در دهههای گذشته هم ما بهطور دائم در حال تزریق کردن مُسکن به اقتصاد بیمار و حل مسائل به صورت مقطعی و دورهای بودیم؛ چه در زمان جنگ و چه در زمان تحریم و چه در زمان صلح اینطور بوده است. فقط یک بار، زمانی که از آن دوره با عبارت تعدیل اقتصادی یاد میشود (در دوره اول ریاست جمهوری آقای هاشمیرفسنجانی) کشور این تصمیم را گرفت که این مسیر را طی کند اما متاسفانه با توجه به اینکه تغییر این پارادایم و اصلاح این سیستم و درمان این بیماری، دوره سخت و پرتلاطمی در اقتصاد ایران خواهد بود، در اوایل این راه که این تصمیم اتخاذ شد، ما برگشت کردیم و تعدیل اقتصادی را کنار گذاشتیم و دوباره به همان سمتوسوی استفاده از مُسکنها و درمانهای مقطعی پیش رفتیم.
*دولت آقای روحانی هم از نظر من، تا امروز در مسیر اصلی و آنچه به عنوان درمان اصلی بیماری در حد نظریه و اطلاعرسانی و تعریف و توضیح بیماری بوده، عمل کرده اما هنوز گام عملی و جدی برای درمان ریشهای و عمقی برداشته نشده است. اما در شرایطی که ما در دوران تحریم به حدی تحت فشار بودیم که دیگر این اقتصاد بیمار در حال احتضار بود و تورم بیش از 40درصدی و نرخ رشد اقتصادی منفی ششدرصدی داشتیم و شرایط نابسامان متلاطمی را تجربه میکردیم دولت آقای روحانی برای درمان و حل مسائل روز اقتصاد ایران گامهای مهمی برداشت.
*دولت روحانی نسبت به عملکردش در دوره کوتاهمدت سهساله خود خوب عمل کرده است، یعنی اینکه به اصلیترین مساله کشور که نیاز به یک آرامش در اقتصاد و ثبات نسبی بود پرداخت که این مساله در واقع ریشه همه حرکات بعدی بوده است. یعنی اگر ما بخواهیم از رکود هم خارج شویم که امروز مساله اصلی ما همین رکود تورمی است، باید اول تورم را کنترل و توام با آن، ثبات و آرامش در اقتصاد کشور خود ایجاد کنیم، تا در بستر آن بتوان رونق ایجاد کرد. مسلماً در فضای متلاطم رونق پایدار نخواهد بود و کسی هم سرمایهگذاری نخواهد کرد.
*بنابراین درمان موقت و گذر از دوران رکود تورمی، دولت آقای روحانی سه مسیر را در پیش گرفت که به نظر من موفق بوده است. اول مسیر تعامل با دنیا و باز شدن راههای ارتباط با دیگر کشورها بود، چون دیگر فضای داخلی اقتصاد ما جوابگوی نیازها و مشکلاتی که اقتصاد با آن درگیر بود نبود، این کار به خوبی انجام شد و ما در برجام بهترین نتیجه را گرفتیم. این روزها مسائل بانکی و ارتباط بین کشور ما با کشورهای دیگر روزبهروز بهتر میشود و بهبود مییابد و این بخش به صورت تمام و کمال حل شده است.
*مساله دوم کنترل تورم بوده است. به هر حال پیشنیاز هر رونقی توجه به این موضوع بود و با توجه به اجرای برجام و شرایطی که تورم انتظاری و تورم توهمی را در اقتصاد ما کاهش داد، کمک زیادی شد تا بتوانیم تورم نقطه به نقطه را تکرقمی کنیم. ما نهتنها در سالهای اخیر بلکه در سالهای قبل از انقلاب اسلامی هم در زمینه کنترل تورم چنین موفقیتی نداشتیم. بنابراین در این زمینه هم دولت روحانی موفق بوده است.
*زمینه سوم، زمینه آرامشی بود که اقتصاد ما نیاز داشت تصمیمهای مقطعی و خلقالساعه و روزمره و مکرری که پشت سرهم گرفته میشد دیگر تکرار نشود که در این زمینه هم دولت آقای روحانی موفق عمل کرد و عملاً شرایط را به سمت و سوی آرامش، ثبات و کنترل تورم و فضای آماده خروج از رکود برد. اگر قیمت نفت به این اندازه کاهش نیافته بود، حتماً سال 94، برای ما سالی همراه با رشد اقتصادی مناسبی بود. آنچه باعث شد ما در سال 94 یک رشد اقتصادی خیلی جزیی را تجربه کنیم عمدتاً افت قیمت نفت بود. در سال 94، در حالی که شرایط داخلی و بینالمللی برای افزایش شاخص رشد اقتصادی تقریباً فراهم بود، افت قیمت نفت و کاهش درآمدهای نفتی دولت به یک سوم و حتی یکچهارم نسبت به سالهای گذشته باعث شد که ما آن رشد اقتصادی مدنظر را تجربه نکنیم و این اتفاق اجازه نداد که ما از رکود خارج شویم.
* با توجه به شرایط فعلی و هماهنگ کردن کشور با شرایط قیمت نفت و همچنین افزایش تولید نفت که بعد از تحریمها رخ داد و بخشی از کاهش قیمت نفت را جبران کرد و همینطور باز شدن فضای اقتصادی کشور برای ارتباط با دنیا و فرصتهایی که برای بخش خصوصی در این مورد فراهم میشود ما سال 95 را حتماً سالی با یک رشد اقتصادی چهار تا پنجدرصدی پیشبینی میکنیم.
*در کل اگر من بخواهم عملکرد دولت را در مسائل روزمره اقتصاد ایران طی سه سال اخیر ارزیابی کنم میگویم که عملکرد خوبی بوده اما آنچه باید برای حل ریشهای بیماری اصلی اقتصاد ایران انجام میشد انجام نشده و جراحی کاملی که باید روی این اقتصاد انجام میشد تا اقتصاد ما به عنوان یک اقتصاد متکی به نفت نباشد، نشده است.
*بیشترین تغییر در سیاستگذاری باید در کوچک کردن دولت و واگذاری تصدیگریها به بخش خصوصی واقعی باشد. باید محور تصمیمهای دولت برای درمان ریشهای مشکلات اقتصاد کوچککردن بدنه دولت باشد، چون تا زمانی که دولت در این حجم و اندازه به دنبال مسوولیتها باشد به هیچ وجه بخش خصوصی نمیتواند رشد کند. ما باید فضا را به گونهای رقابتی کنیم که بخش خصوصی بتواند با بخشهای دیگر رقابت کند.
*همانطور که اعتقاد دارم دولت نباید در امور بخش خصوصی ورود کند و تصمیم بخش خصوصی را باید نخبگان و عاقلان بخش خصوصی بگیرند، نمیخواهم من هم چنین مطلبی را از سوی بخش خصوصی برای دولت تعیین تکلیف کنم، اما احساس میکنم کابینه دولت، کابینه هماهنگ برای این مطالب و رفع این مشکلات و رفتن به سمتوسوی مورد اشاره نیست. باید حداقل کاری که در کابینه اتفاق بیفتد این باشد که یک همراهی و همنگاهی برای آنچه در اقتصاد کشور رخ میدهد وجود داشته باشد.