EN

جهاد اقتصادی و تحریم از نگاه رییس اتاق کرمان

متن مصاحبه رییس اتاق کرمان با نشریه توسعه و صنعت :

نايب رئیس اتاق ایران:راه های خوبی را پیدا کرده ایم اگر چه سخت است.

محسن جلال پور نایب رییس اتاق ایران و رییس اتاق کرمان جنگ تحریم را جدای جنگ نظامی می داند و به دفعات به این موضوع اشاره می کند که آثار تحریم اقتصادی به خوبی آثار جنگ نظامی در جامعه نمود پیدا نمی کندبنابراین فرماندهی واحد برای آن وجود ندارد.

( لطفا ادامه مطلب را کلیک نمایید – مخصوص دریافت خبرنامه از طریق ایمیل )

این صادر کننده نمونه محصولات غذایی اشاره می کند که باید دانست دشمن با این طرح به دنبال تخریب ساختمان و کشتن افراد نیست او به دنبال تخریب اقتصاد است. بنابراین شهید ما در این تحریم ها واحدهای اقتصادی نابود شده اند. نکته های قابل تاملی در این مصاحبه نهفته است که با هم می خوانیم.

-در خصوص آثار تحریم در اقتصاد گفته ها زیاد است، به نظر شما چطور می توان اثرات تحریم را کمرنگ کرد؟

سال ها است که خیلی صریح دولت هایی که روبروی ما هستند اعلام کردند که با ایران یک جنگ اقتصادی دارند. آثار این تحریم از پایان دهه 70 و اوایل دهه 80 شروع شد و روز به روز هم وسعت بیشتری گرفته است. از نظر من به عنوان فعال بخش خصوصی دو اتفاق رخ داده است. یکی اینکه چون این حمله به صورت یک دفعه و با شدت در یک مرحله همراه نبوده و مرحله به مرحله افزایش پیدا کرده ما متوجه این موضوع نبودیم که این موضوع نیاز به یک دفاع جدی دارد.

یک زمانی دشمن از اول تفنگ را می کشد و تیر را رها می کند و همه متوجه اند که باید یک مقابله جدی صورت گیرد. یا یک نفری یک بنگاه اقتصادی با 400 نفر  پرسنل راه اندازی می کند و برای این منظور تجهیزات مورد نظر را آماده می کند.

اما یک زمانی یک بنگاه کوچک را ذره ذره بزرگ می کند و تجهیزات لازم را به خوبی مهیا نمی کند که در نهایت با مشکل اساسی مواجه می شود. به نظر من مساله ای که در تحریم در کشور ما مغفول مانده این است که این طرح مرحله به مرحله جلو آمده و ما هم در جریان کاری خود با این تحریم جلو آمدیم و هر دفعه طرح قدیم را خنثی نکردیم.

موضوع قابل توجه این است که در جنگ نظامی آثار جنگ به طور واضح مشخص است. این آثار خود را در کشته، زخمی و یا اسیر نشان می دهد. اما در جنگ اقتصادی آثارش به چشم مشخص نیست. در جنگ نظامی وقتی 10 شهید تشییع می شود همه در کشور دقت وافر پیدا می کنند. اما در حال حاضر چند بنگاه اقتصادی در چند سال گذشته دچار مرگ شدند؟ آیا کسی متوجه آن بوده است؟

آثار تحریم اقتصادی به خوبی آثار جنگ نظامی در جامعه نمود پیدا نمی کند. بنابراین فرماندهی واحد برای آن وجود ندارد. در جنگ وقتی حمله می شد همه کشور منسجم بودند به گونه ای که ارتش، سپاه و بسیج در خط مقدم بودند و همه کشور هم آنها را پشتیبانی می کردند.

امروز سوال من از مسوولان این است که در جنگ اقتصادی چه کسی مدیریتش را بر عهده دارد؟ فرمانده کلش در کجاست؟ مقرش کجاست؟ آثارش در کجا برای مسوولان مشخص است؟

در جنگ نظامی 8 ساله ما، اگر موشکی به محلی برخورد می کرد و 50 نفر کشته می شدند همه مسوولان در آن تدبیر می کردند که چه کنند تا دفعه بعد این اتفاق نیفتد. اما وقتی 50 واحد بخش خصوصی در شهر صنعتی تعطیل شدند، کجا جلسه ای در این باب تشکیل شد؟ در جنگ نظامی مرگ افراد بود اما در جنگ اقتصادی مرگ بنگاه ها است هیچ فرقی نمی کند. بنابراین باید دیده شود دشمن به دنبال چه هدفی از این تحریم هاست؟ دشمن با این طرح به دنبال تخریب ساختمانی و کشتن افراد نیست، او به دنبال تخریب اقتصاد است بنابراین شهید ما در این قضیه واحدهای اقتصادی نابود شده هستند.

در کجا سازمانی مربوط به تحریم تشکیل شده است؟ مثل سازمان هایی که مربوط به شهدا، ایثارگران و غیره… وجود دارد. الان از شهدای اقتصادی چطور تجلیل می شود؟

بنابراین با وجود عدم توجه به دو مساله ای که قبلا به آن اشاره کردم نتوانستیم در خصوص اثرات تحریم جوابگو باشیم که نتیجه اش گریبانگیر بنگاه های اقتصادی شده است.

-حال با همه ضعف هایی که به آن اشاره کردید، خود بخش خصوصی دست به چه کارهایی زده تا در گرداب اقتصادی غرق نشود؟

با همه کم لطفی هایی که رخ داده واقعا باید ممنون بخش خصوصی بود. زیرا به هر طریقی سعی کرده تحریم ها را مدیریت کند. طبق اطلاعات من برخی از واحدهای خصوصی برای دور زدن تحریم در 16 نقطه دنیا شرکت هایی را تشکیل داده اند که با هم مراوده می کنند و به قدری در این مسیر با هم پاسکاری می کنند که در نهایت اصل قضیه که جابه جایی کالا به ایران است را گم می کنند. این کارها هزینه دارد.

بخشی که مربوط به مدیریت کار است به اعتقاد من دولت نباید ورود کند و به بخش خصوصی واگذار کند. زیرا هرجا که دولت ورود کند عرصه تنگ تر می شود. بنابراین ما هیچگونه توقع از مسوولان کشور در دور زدن تحریم ها در قالب راهکار، پیشنهاد یا سازمانی ایجاد کنند نداریم. اما توقع داریم و سوال ما از دولت این است که وقتی بخش خصوصی به عنوان خط مقدم در این تحریم حداکثر تلاش را در یافتن راهکار، یافتن ابزار و غیره می کند آیا نیاز به پشتیبانیهایی که بتواند به این راه ادامه دهد دارد یا خیر؟

حرف ما این است که در زمان جنگ از افراد پشت جبهه فقط توقع پشتیبانی از نظر آذوقه و دارو بوده امروز هم که بخش خصوصی در خط مقدم است توقع از مسولان این است که ما را پشتیبانی کند. وقتی 16بار  مسیر برای آوردن کالا دور می شود هزینه زیادی برای بخش خصوصی دارد. حال دولت بخشی از این هزینه را پرداخت کند یا اگر بخش خصوصی با تحریم خارجی روبرو است در داخل اگر 10 مانع جلوی پای بخش خصوصی بوده با توجه به تحریم خارجی موانع داخلی را برای کار این بخش کم کنند. بنابراین به نظر می آید ما به عنوان بخش خصوصی در تحریم ها توقعمان فهم کامل قضیه است. ما می خواهیم که نظام از ما پشتیبانی کند و مشکلات پیش روی ما را کم کند.

من بنگاه خود را مثال می زنم طی 5 سال گذشته هزینه هایی که نسبت به انتقال پول، حمل کالا و قراردادهایش انجام می دهد حداقل تا 30 درصد افزایش داشته است. ما این مبلغ را پرداخت می کنیم و هیچ سر و صدایی هم نداریم زیرا احساس می کنیم وظیفه ما است همانطور که زمانی وظیفه برادران رزمنده ما بود تا در خط مقدم با توپ و تانک مبارزه کنند الان هم وظیفه ما است تا ضرر بدهیم، هزینه کنیم و به دنبال سود نباشیم تا سربلند باشیم و صادرات خود را در تحریم افزایش دهیم. اما توقع من این است که با مشکلات داخلی دست و پنجه نرم نکنم. اگر از ما پشتیبانی نشود ما را دچار گرفتاری های جدید نکنند.

-در واقع دست بخش خصوصی را نبندند و به دشمن تحویل ندهند.

دقیقا. مثل چوب اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی را که به سر بخش خصوصی زدند. در حالی که بخش خصوصی اصلا در این قضیه دخیل نبوده است. امروز بخش خصوصی وقتی به بانک مراجعه می کند مراحل وام را بسیار سخت تر از گذشته می بیند. همچنین بستن ال سی های داخلی هم نمونه ای از مشکلات است.

در این مقطع پرداخت بدهی دولت به بخش خصوصی بسیار کمک کننده است، زیرا این بخش ارز خود را که نمی تواند بیاورد، در واردات و صادراتش هم مشکل دارد از آن طرف هم دولت بدهی هایش را پرداخت نمی کند. حال تکلیف بخش خصوصی چیست؟

پیشنهاد ما به دولت این بود که با بانک ها قراردادی منعقد کند تا بانک ها اصل پول را به طلبکاران دولت پرداخت کنند و دولت هم سود آن را در چند سال پرداخت کند تا این دوره بگذرد. نه بانک ها و نه دولت این طرح را قبول نکردند.

-شما اشاره کردید بخش خصوصی تحریم ها را مدیریت کرده است. آیا ایجاد به طور مثال 16 شرکت در کشورهای متعدد مدیریت است؟

نه، از روی اجبار است. به اعتقاد ما تصمیمات سیاسی که مسوولان اتخاذ       می کنند حتما به جهت منافع ملی است. به این بحث وارد نمی شویم که این اعتقاد درست است یا خیر؟ اما وظیفه ما اقتصادیون این است که خود را با شرایط پیش آمده وفق دهیم و بخش خصوصی وظیفه دارد تا راهکار برای حل این بحران بیابد. باور من این است که بخش خصوصی به بهترین نحو در برابر تحریم ها سینه سپر کرده است و با راه هایی که رفته بهترین راه ممکنه را پیش گرفته است. من معتقدم که فعالان اقتصادی خیلی خوب مدیریت کرده اند هر چند که هزینه های زیادی را پرداخته اند. درست است که ایجاد 16 شرکت اصلا کار منطقی در شرایط معمولی نیست اما در شرایط تحریم این روش مطلوب ترین روش ممکن برای عبور از این دوران بوده است. به نظر من باید به بخش خصوصی نمره خوبی بدهید.