تفاوت ما و کره ای ها در حمایت از تولید داخل
اقتصاد کلان – خبرآنلاین – محمود اسلامیان
به اعتقاد من برای حمایت از تولید ملی دو، سه اقدام میتوان انجام داد. یکی اینکه چون بودجه اکنون در مجلس است، مجلس باید بودجه را تولید محور کند و در طرح هدفمندی یارانهها آن درصدهایی که قرار بود به تولید اختصاص پیدا کند، یا همان درصد اختصاص پیدا کند و یا افزایش یابد. بخش تولید مشکلاتی نیز با بانکها دارد که حل این مشکلات در گرو استمهال بدهیها، قانونمند شدن و حل آن است.
( لطفا ادامه مطلب را کلیک نمایید – مخصوص دریافت خبرنامه از طریق ایمیل)
اکنون حدود 40هزار میلیارد معوقههای بانکی وجود دارد. همان طور که میدانید در چند دهه گذشته، مشکل خاصی در کار با بانکها وجود نداشته، اما یکسری مشکلاتی پیش آمده که این چرخه منفی شده است و ما باید کمک کنیم تا با حل این مشکلات، ظرفیت خالی تولید که برای هر واحد حدود 60درصد ظرفیت است، پر شده و نیازی به سرمایهگذاری جدید نباشد.
در این بخش ما باید به سمت برندسازی حرکت کنیم. یک مشکلی که در بخش تولید کشور وجود دارد، این است که طرح آمایش سرزمینی نداریم، یعنی موافقت اصولیهای بسیار زیادی در رشتههای مختلف با ظرفیتهای غیراقتصادی داده شده است.
باید به سمت برندسازی رفته، واحدهای مشابه را به هم نزدیک کرده و کنسرسیومهایی ایجاد کنیم؛ زیرا مشتری قرن 21 به برند اعتماد میکند و عملیاتی شدن این امر با واحدهای کوچک و پراکنده ممکن نیست. اکنون ما برندهای بسیار خوبی در صنایع غذایی در کشور داریم که مشتری از آنها راضی است و در بازار ایران بسیار خوب عمل کردهاند.
به طور تقریبی در همه رشتهها این پتانسیل برندسازی وجود دارد و برای تحقق آن باید در صدا و سیما مصرف کالای داخلی فرهنگسازی شود تا به واقع به سمت مصرف کالای داخلی برویم، اینگونه نمیشود که منتظر برندسازی بمانیم، هم باید برندسازی کنیم و هم به موازات آن مصرف کالای داخلی در رسانه ملی تبلیغ شود، همان طور که آلمان و ژاپن این کار را میکنند و تنها مختص ما نیست و همه جای دنیا اینگونه است. به طور مثال مردم کره کمتر از ماشینهای اروپایی استفاده میکنند، در صورتی که ممکن است ماشینهای اروپایی از خودروهای کرهای بهتر باشد، در واقع از تولید داخلی کشور خود حمایت میکنند، همان طور که از تیم ملی خود حمایت میکنند.
باید کیفیت را هم به موازات حمایت از تولید داخل ایجاد کنیم و به سمت برندسازی در لوازم خانگی، پوشاک و رشتههای مختلف دیگر برویم. یکسری از این برندهای موفق را در برخی واحدهای صنعتی و به ویژه در صنایع غذایی داریم که جامعه هم از آن استقبال کرده است و بازار خوبی هم برای تولیدکنندگان ایجاد شده است.
در همه جای دنیا باید بین عناصر سیاستگذار که دولت است با کسانی که در میدان عمل هستند، تعامل وجود داشته باشد و فعالان میدان عمل اطلاعات را به عناصر سیاستگذار منتقل کنند. تحقق این امر ساختار و مکانیزم خود را میطلبد و مکانیزم آن در همه جای دنیا، اتاقهای بازرگانی هستند.
متأسفانه ما در کشور به موازی کاری عادت داریم و در بخشهای مختلف فرهنگی، اقتصادی و غیره وجود این تشکیلات موازی تنها هزینههای کشور را افزایش داده اند. در تمام دنیا، حتی در افغانستان و عراق، اتاقهای بازرگانی تشکل اقتصادی مادر هستند.
بنابراین در درجه اول ما باید بپذیریم که بحث این نیست چه کسی اکنون در اتاق است و چه کسی نیست. اکنون در دنیا اتاقهای بازرگانی مرکز تشکلهای اقتصادی و نقطهای هستند که در آن دولت خود را با بخش خصوصی هماهنگ میکند.
انتظار ما از دولت این است که به این موازی کاریها خاتمه داده و در این حوزه نیز دوباره کار موازی نشود. وجود این همه تشکل موازی در بخشهای مختلف یعنی هزینه، که بازده خوبی ندارد و باید ادغام شوند.
پس موازی کاری در تشکلهای اقتصادی باید براساس قانون مدنی که در این مورد صراحت دارد، خاتمه یافته و دولت از طریق اتاق بازرگانی که براساس قانون، مرجع مشورت برای سه قوه است، و نه از طریق تشکیلات خود، این مسئله را دنبال کند.
*عضو هیأت رئیسه و خزانه دار اتاق ایران